فارسی (خوانداری) : درس ۱۵میوهی هنر (ششم ابتدایی)
دانلود مسابقه شام ایرانی ۱۳۹۹ به صورت کاملفارسی (خوانداری) : درس ۱۴ دریاقلی (ششم ابتدایی)
فارسی (خوانداری) : درس 15میوه ی هنر (ششم ابتدایی)فارسی (خوانداری) : درس ۱۲ای وطن
پاسخ سوالات فارسی (خوانداری) : درس 14 دریاقلی (ششم ابتدایی)بعضی از چشمها دریایی هستند و پرازتلاطم، بعضی عسلی و پراز شیرینی ، چشم آنچه را میبیند باور میکند... عشق اما باور نمیکند آنچه را چشم باور دارد... چشمها میدانند چگونه ببینند
چگونه سخن بگویند، چگونه تورادر موجهای خروشانشان بالا و پایین کنند... عشق اما دست و پاچلفتی، نگران و مضطرب است، ناگهانی میآید و ناگهانی میرود ، سراز پانمیشناسد. گاهی آنقدر میماند که زبانزد میشود و گاهی آنقدر زود میرود که نام هوس را میگیرد. بعضی از چشمها پراز عشق هستند وبعضی از عشقها خالی از چشم
چشمهای عاشق پاک و مقدس اند، پرنور و درخشان اند ، به دلت میچسبند ودر تاروپودت اثر میکنند ولی عشقهای بی چشم اما نادان اند و جاهل ، دل فریب و زودباور، رنجور و ناتوان....
بعضی چشمها دروغ گویند و بعضی راستگو، بعضی فریبنده و بعضی پاک و بی ریا... بعضی چشمها خلاصهی داستانهای درام و عاشقانه هستند و بعضی از عشقها خلاصهای از داستانهایی ساده و معمولی... امان از چشمهایی که درد عشق را هویدا کردند و امان از عشقهایی که مانند رازی در چشمها پنهان ماندند ...
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.
کووید۱۹ گلادیاتور میشود..
کووید۱۹ همان گلادیاتوری است که در نبردِ تن به تنِ خشم و غیرت کرونا نام گرفت؛گلادیاتوری از جنس ویروسها،ویروسهایی که تیشه به ریشهی بشریت،در واپسین روزهای سال زده اند.
گلادیاتوری جسور و جاه طلب که باکی از جامهای الکلی در رقاص خانههای سراسر میکروب و آلودگی ندارند.
و الکلهایی که همسان گلادیاتورهای جبههی مقابل اند و کمر به نابودیِ تک گلادیاتورِ نبرد،کرونا ویروس بسته اند.
و انسانهایی که گاه بی توجه به دیگر گلادیاتورهای بهداشتی،اسیرِ دست کرونا ویروس میشوند و بعضاً مرگ را لمس میکنند یا ناامیدیِ جنگ با این گلادیاتور در تار و پودِ وجودشان رخنه میکند..و چه غم انگیز است این نبرد برای این گروه از انسانها..
و اما گروهی دیگر از دوپانماهایی که در میدان هیاهوی وحشت کرونا ویروس ،پیروزِ میدان اند؛و تنها سلاح جنگی آنها برای این فتح بزرگ، مواد ضدعفونی کننده اند.
و گروهی که متفکرین نام گرفته اند،بر این باورند که کرونای امروز همان گلادیاتور تنهای دیروز و روزهای قبلش است ؛که از دردِ نادیده گرفته شدن بر کلِ جهان تسلط یافت تا آشفتگیهای انسانهای کوته نظر و سست عنصرِ زمینی را تسکین دردِ تنهایی اش کند!
انسانهایی که در پوسته یِ پاکیزگی فرو رفته اند غافل از اینکه استرسِ درگیرنشدنشان با گلادیاتورِ بحرانیِ قصه یِ این روزها،دیگر گلادیاتورها را هم ب مرزِ نابودی میکشند.نابودی ک برای کرونا ویروس بزرگ تر از صدها پیروزی است!
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.
انشا با موضوع سفر با کرونا
یک شب عادی بود،مثل همیشه.بادی سردی درون غار میوزید اما گرمای گپ و گفت درون غار از سرمای هوا میکاهید.شاید از خودتان بپرسید من که هستم؟نه بحث از انسانهای اولیه است نه از خون آشامان درون غار .فقط من هستم کرونا.البته اسم شناسنامهای ام (کووید ۱۹)است ،اما کرونا صدایم میزنند.
برویم سر اصل مطلب.خانهای کوچک در بدن یک خفاش داشتم و با بقیه دوستانم در بدن دیگر خفاشان زندگی میکردیم.اما همه چیز از بحث همان شب شروع شد،بحثی عجیب از موجودی به نام انسان.هیچ یک از ما کروناها نتواسته بود یک انسان را ببیند یا وارد آن شود.
در آن بحث پر محتوا غرق شده بودیم که ناگهان دو سایه وارد غار شدند ،خیلی راحت چند تا از خفاشها را گرفتند درون کیسهای انداختند و رفتند.خفاش من هم جزو آنها بود.
سفر طولانی بود انتظار داشتم از هر جا سر درآورم جز جایی به اسم رستوران.از خط عجیب و غریب و چشمهای بادومیو اطلاعات سرشارم فهمیدم در کشوری به اسم چین هستم.تا به خودم آمدم دیدم که خانه ام پخته شده و من درون ظرف سوپ شناورم و برای بقا میجنگم.آخه سوپ خفاش هم مگر غذاست؟
به میز کناری ام نگاهی کردم،رفیق گرمابه گلستانم یعنی آنفولانزایH۱ N۱را دیدم،میز بعدی پسرخاله ام ویروس سرما خوردگی رادیدم .خلاصه که تمام آشنایان و دوستانم را در آن رو ملاقات کردم.بیشتر شبیه اجتماع انواع ویروسها بود نه رستوران.تا یادم نرفته بگویم معلم اول دبستانم یعنی ویروس ابولا را دیدم نسبت به قبل وضعش خیلی بهتر شده بود و حالا دیگر ما را تحویل نمیگرفت.
تا به خودم آمدم آن انسانی که خیر سرش یک فرد فهمیده به نظر میرسید مرا همراه با کلهی آن خفاش فلک زده داخل قاشق گذاشت و به سمت دهانش برد و بعد همه جا تاریک شد.
۲ دلیل مرا برای تبدیل شدن به یک قاتل زنجیرهای ترغیب میکرد۱=انتقام از انسانها ۲=شهرت.من هم مثل هر موجود دیگری عاشق شهرت بودم و حالا چه فرصتی بهتر از این ؟خیلی زود تکثیر شدم و ظرف چند روز چین را به دست گرفتم .بیشتر تکثیر شدم و همراه کالاهای صادراتی به کشورهای دیگر رفتم.
خودم به یک سوهان قم چسبیدم و سفرم را شروع کردم.میگفتند ایران کشور زیبایی است،پس من هم یک تور ایران گردی برای خودم ترتیب دادم.بعد از چند روز گشت و گذار در قم همراه یک دانش آموز به خانه رفتم.یک بالشتک فلزی دستش گرفت و سریع با انگشتانش روی آن ضربه میزد.میخواستم بگویم مگر خوددرگیری داری بچه؟اما دیدم نوشتههایی در صفحهی آن نمایان شد.فارسی ام زیاد خوب نبود اما فهمیدم این بچه از تعطیلی مدارس ذوق مرگ شده است.
به شهرهای دیگر سر زدم،به اصفهان که رسیدم از یک ویروس ناآشنا آدرس تهران را پرسیدم.جوری به من آدرس داد که نزدیک بود با اولین پرواز برگردم چین اما خوشبختانه پرواز ب تاخیر پنج ساعته روبرو شد و من هم فهمیدم که اشتباه آمده ام . برایم خیلی عجیب بود،مردم ایران چه قدر راجبم جک ساخته بودند!خیلی از آنها ابراز خوشحالی میکردند که قرار نیست در روزی به اسم عید هم دیگر را ببیند.همه شان خوشحال بودند اما در تنهایی شان که میرفتی همه دگیر مشکلات بودند.اوایل فکر میکردم دوستم دارند اما وقتی جملههایی از قبیل(لعنت بهت کرونا،دم عیدی این ویروس دیگه چی بود،حاضرم امتحان ریاضی بدم و برم مدرسه ولی این کرونا بره،از خونه دیگه بدم میاد،آخه امتخان آنلاین چی میگه دیگه،آخه سوپ خفاش هم غذاس،)کاملا ثابت کرد که مرا دوست ندارند.
البته غم را در چهرهی دانش آموزی دیدم که ساعت ده و نیم شب پای شبکه آموزش خوابش برده بود به خاطر او هم که شده بود باید کاری میکردم چون صدای خروپفش بدجوری در خانه طنین انداز شده بود.دیگر وقتش بود بار و بساطم را جمع کنم و بروم. دیگر دورهی من هم به سر رسیده بودم.با اولین پرواز به همدان و غار علیصدر رفتم و به خفاشهای آنها پناه بردم ،ایرانیها هم مانند من به سوپ خفاش لعنت میفرستادند پس از خورده شدن در امان بودم.کنجی نشستم و با خودم گفتم "خوشا به حال آنان که محبوب اند نه مشهور"و به حال خود گریستم.
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.
انشا با موضوع مقایسه کرونا با عشق
عشق درد است نامش زیباست اما پر از ترس است ؛ در راه عاشق شدن اگر قدرتت کفایت نکند هلاک خواهی شد
کرونا نیز همچون عشق وجودت را با ترس اغشته میکند تفاوت کرونا و عشق این است که ترس از عشق ترس از رفتن است و ترس از کرونا ترس از ماندن....
کرونا همانند عشق فراگیر است و ناخواسته دچارش میشوی .
برای عاشق شدن باید مغز را از فکرو خیال شست و برای کرونا نگرفتن شستن دستها ضرورت دارد
درد عشق جانسوز است ، در سفر زندگی گاهی سوارهای تو را سوار کرده و به ته عمرت میکشاند سوارهای که راننده اش معشوقیست که درد بر جانت میاندازد این چنین است که برای خیلیها مرگ بزرگترین ارزوست
کرونا نیز درد اور است همانگونه که وقتی از شدت غم نبود یار همه را از خود میرانی هنگام ابتلا به کرونا نیز اطرافیان از تو رانده شده و تنها میمانی و این نیز مرگ واقعیست
تفاوت اساسی عشق با کرونا این است که درد عشق با وجود رنگ تیره اش زیباست اما درد کرونا با وجود رنگ سرخش که حاصل تب کردن است زشت است و تلخ ...
امید که هرگز طعم تلخ درد عشق و ابتلا به کرونا را نچشید.
انشا با موضوع مقایسه کرونا با عشق
دلایل زیادی وجود دارد که من بتوانم عشق را با ویروس کرونا مقایسه کنم، از قضا این دلایل بسیار هم قانع کننده هستند حداقل برای من!!
_ اولا بعضی از افراد عاشق درست مثل کنه به آدم میچسبند و ول کن نیستند و کرونا هم تا انسان را ناامید نکند و به مرگ نرساند دست بردار نیست! حالا شاید برای بعضی از شما سوال پیش بیاید که مرگ در اثر کرونا چه ارتباطی با عشق دارد؟ ارتباطشان در این است که افرادی هستند که وقتی عاشق میشوند و به دلایلی نمیتونند به عشق خود برسند دچار افسردگی میشوند و کم کم دار فانی را وداع میگویند:)
- یکی دیگر از دلایل موثق من شبیه بودن علائم کرونا وعاشقی است!؟
عالائم کرونا شامل: ۱_ تنگی نفس.۲_ لرزیدن صدا.۳_ سوختن بدن(تب)
و علائم عاشقی نیز همینطور است وقتی شخصی در مواجه شدن با عشقش دچاراسترس میشود؛ صدایش میلرزد یا دچار تنگی نفس میگردد و از استرس زیاد تنش میسوزد و عرق میکند:))
از نظرم مهمترین دلیلش میتواند نا امید شدن از زندگی و حیات باشد یعنی فرد عاشق و کرونایی درست مثل هم از زندگی و حیات دوباره ناامید میشوند؟!
در هر صورت احساس من نسبت به کرونا این است که کرونا تغییر هویت داده و راست راست در حال چرخیدن و گردش در سرتاسر جهان هستی است و از هر شخصی هم که خوشش بیاد بیدرنگ در جسم و روح او نفوذ میکند و تمام سعی خود را میکند تا او را از پا دربیاورد.
در کل اینها همه را گفتم تا برسم به حرف و نتیجه اصلی خودم:
کرونا و عشق دو کلمه هستند اما، هویت و شخصیتشان بسیار شبیه هم است.
هرکس دچار عشق یا کرونا شود به ورطهی نابودی و هلاکت میافتد اما اگر بتوانی آن را تجربه کنی و از آن عبور کنی قطعا آدم قویتری خواهی شد. در آخر سخنم رو با بیتی از حافظ جان به پایان میرسانم:
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است.
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.
انشا با موضوع مقایسهی کرونا و معلم
وقتی سرو کلهی کرونا در سر و کلیهها هویدا شود ،مدرسهها تعطیل و محصلها مسرورند! هنگامیکه معلم در مدرسه حضور پیدا کند، کلاسها تشکیل و چهرهها مکسورند!
معلم وقتی وارد کلاس وارد شود همه بر میخیزند و و دوباره مینشینند اما کرونا وقتی وارد ملاج گردد، بعضیها مینشینند ولی دیگر بر نمیخیزند!
معلم بچههای تنبل و ضعیف را میاندازد ولی کرونا سالخوردگان ناتوان و نحیف را میاندازد!
معلم هرکس را بیندازد نیازی به تشییع جنازه نیست لیکن کرونا هر کس را بیندازد دیگه کسی به تشییع جنازه اش نمیرود !
معلم اول در میزند بعد وارد کلاس میشود ولی کرونا اول وارد میشود بعد در و پیکر را به هم میزند!
معلمها به خاطر ضمانت ،بانکها را شلوغ و پردرآمد مینمایند ولی کرونا به خاطر خباثت بانکها را خلوت و بی طراوت مینماید!
کرونا فقط یک بار یقهی آدم را میگیرد یا آدم از دستش در میرود یا میمیرد؛ ولی معلم هر هفته یقهی محصل بیچاره را میگیرد!
معلم ابتدا حضور و غیاب را انجام و لیست غایبین را برای مدیر مینگارد اما کرونا ابتدا برای همه "حاضری" میزند و بعد لیست اخراجیها را به عزرائیل میسپارد!
کرونا از راه دهان و دماغ خانهی دلها را میجوید ولی معلم از راه کلاس مغز بچهها میشوید!
کرونا از حقوق و طرح رتبه بندی محروم است ولی معلم، اللهیار ترکمن دارد که یک و نیم تا میلیون به حقوقش میافزاید! (الله نگهدارش با این صداقت و پشت کارش)
مدرسه وقتی تعطیل میشود معلم با ساز و کرنا میگوید:
آخ جون!
کرونا وقتی جان کسی را میگیرد،به زبان چینی میگوید:
جانهان چون!
برودت دماا ، لغزندگی معابر و جادهها فعالیت کرونا را دو چندان مینماید ولی تدربسی معلم را دچار نقصان مینماید!
کرونا از ووهان پرواز میکند تو سوهان و آنگهی در کوهان؛ معلم از دبیرستان پر باز میکند به سوی هنرستان!
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.
انشا با موضوع ویروس کرونا
گفته اند از کرونا بنویسیم اما کرونا که نوشتنی نیست،کرونا درک کردنی است،دوست داشتنی است،اصلا بهترین آفریده و مخلوق خداست...
تجربه به من آموخته که باید با کسانی که قدرتمندند با آرامش برخورد کرد، باید پذیرفت که کرونا ، ریشخند طبیعت است به انسانهای قرن ما...
انسانهایی که هیچ مانعی را در برابر خود نمیبینند و فکر میکنند سند دنیا،شش دانگ به نامشان است...
اما نه برادر من! نه خواهر من!
این یک تلنگر است....تلنگری برای من، برای تو،برای ما...
چطور آن زمانی که اجناس آشغال و یک بار مصرف چینی را وارد و مصرف میکردید اخم به پیشانی تان نیامد؟
زمانی که کمر گارگر ایرانی را خم کردید،در کارخانههارا پلمپ کردید،کارفرماهارا ورشکسته...
حالا چین آدم بده داستان شده؟؟! کاش مسولیتی درین کشور داشتم،آن وقت قطعا با چین قطع رابطه میکردم، با چین خفاش و مار خور... ما هنوز ۲۰۰۳ را از یاد نبرده ایم، شما هم از یاد نبرید ، میترسم کرونا از این مرز و بوم رخت بربندد و واردات و مصرف کالاهای چینی از سر گرفته شود...
ای دوست ، همشهری، هم وطن...
هربار که خواستی جنس چینی بخری با یک دستمال آنرا بردار،نکند ویروس جدیدی از یک حیوان بیچاره دیگر روی آن باشد....
انشا با موضوع ویروس کرونا
ویروس کرونا از قرار معلوم تو کشور چین از طریق سوپ خفاش شیوع پیدا کرده، ولی چطور ممکنه مگه نمیگن کرونا ویروس در دمای بالای ۷۰ درجه میمیره، ولی تو سوپه زنده مونده؟! خب حتما سوپش نیم پز بوده.
این ویروس جدید الشایع طبق آماری که میگن فقط احتمال مرگ و میرش ۲ درصده. پس زیاد جای نگرانی نیست. البته نباید به این آمار جهانی دلخوش باشیم. اون برای کشورهای پیشرفته است. برای ما فرق میکنه. جدای این مباحث این ۲ درصد هم میتونه برای هر تک تک ما ایرانیها خطرناک باشه، تو ایران به دنیا اومدن هم احتمالش ۲ درصده که خب به دنیا اومدیم. پس نباید سرسریش بگیریمش.
این ویروس فقیر غنی نمیشناسه، از فقیرترین آدم گرفتارش شده تا غنی ترین مثل معاون وزیر بهداشت (به نا به ویدیویی که از خودش تو فضای مجازی ارسال کرده بود) که تو خونش خودشو قرنطینه کرده خب ظاهرا نخواسته از امکانات مجهز بیمارستانها برای خودش استفاده کنه. ولی تو خونه قرنطینه کردن هم امکانات بیمارستان رو نیاز داره، از جمله پرستار، دکتر، اکسیژن، آی سی یو و ... یعنی همه این امکانات تو خونش داره؟!
از روزی که این ویروس تو کشورمون اومده، ماسک هم پیدا نمیشه. معلومه که ماسکها در اختیار یک مشت دلال پدر سوخته مفت خوره. نه ماسک پیدا میشه نه الکل پیدا میشه نه مواد ضد عفونی کننده. قبلا تو بقالی هم الکل پیدا میشد الان تو داروخانهها هم نیست! یا یه جور دیگه، میبینی داروخانه ماسک نداره ولی سوپری بغلش رو شیشه ش نوشته ماسک موجود است!
البته نباید از تاثیرات خوب این ویروس بر جامعه هم غافل ماند، کروناویرس بر بهداشت جامعه خیلی تاثیر خوبی گذاشته، یعنی تاثیری که کرونا روی تمیزی ما گذاشت، النظافه من الایمان نگذاشت.
بلاخره باید مواظب این ویروس بود. این ویروس اصلا شوخی بردار نیست. یه جایی خوندم سازمان بهداشت جهانی گفته بود نگرانی ما در مورد کشورهایی است که مدیریت بحران ضعیفی دارن. یعنی دقیقا منظورش ما بودیم!
در آخر هم باید از زحمات بی دریغ، بی بدیل و بی شائبه برخی مسئولین قدردانی کرد. از وقتی ویروس اومده مهمترین کاری که تونستن در مقابله با ویروس انجام بدن این بوده که رفته اند تست کرونا داده اند!
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.
کد فراگیر چیست؟
منظور از سامانه کد فراگیر، یک کد اختصاصی است که به اتباع خارجی در ایران تخصیص داده میشود تا به وسیله این کد بتوانند کارهای اداری و تحصیلی خود را انجام دهند.
در واقع ثبت نام کد فراگیر یکی از ضروریات زندگی اتباع خارجی در ایران است و بدون داشتن این کد زندگی و کسب و کار آنها با اختلال روبه رو میشود. جت ثبت نام در آزمونهای سراسری و موسسات آموزش عالی، رد کردن بیمه تامین اجتماعی، دریافت گواهینامه، ثبت شرکت و پیگیری امور بانکی و افتتاح حسابهای بانکی، اتباع خارجی نیاز مبرمیبه کد فراگیر دارند به همین دلیل در این مطلب به صورت کامل در ارتباط با چگونگی ثبت نام کد فراگیر توضیحاتی ارائه کرده ایم.
شاید یکی از مهم ترین سوالات که در ذهن شما شکل میگیرد این است که آیا برای ثبت نام در کلیه این امور نظیر افتتاح حساب بانکی یا ثبت شرکت نیاز به کد فراگیر جداگانه داریم؟ خیر اصلا این طور نیست و با دریافت سامانه کد فراگیر شما میتوانید کلیه کارها را با استفاده از تنها یک کد انجام دهید و نیازی نیست که برای هر کدام از این موارد یک کد جداگانهای دریافت کنید.
کد فراگیر حساب بانکی
هم چنین کد فراگیر برای کلیه اتباع خارجی و با هر ملیتی در ایران صادر میشود و نگران این مساله نباشید که شاید محدودیتهایی در ارتباط با سامانه کد فراگیر برای اشخاص خارجی وجود داشته باشد. کلیه اشخاص خارجی میتوانند با تخصیص این کد کلیه کارهای اداری روزمره خود را انجام دهند.
تمامیافراد خانواده باید نسبت به ثبت نام کد فراگیر اقدام کنند
یکی از نکات مهم در ارتباط با ثبت نام کد فراگیر این مساله است که کلیه افراد خانواده خارجی بایستی نسبت به دریافت یک کد جداگانه اقدام کنند و این طوری نیست که سرپرست خانوار با دریافت این کد، بتواند کارهای اداری سایر اعضای خانواده خود را انجام دهند. پس توجه کردن به این نکته برای اتباع خارجی از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.
معمولا زمان ثبت نام کد فراگیر چیزی در حدود ۲۴ الی ۷۲ ساعت به طول میانجامد و از زمان ثبت سفارش و کارهای شما این مدت زمان را برای تخصیص سامانه کد فراگیر باید در نظر بگیرید.
ثبت نام کد فراگیر
مدارک مورد نیاز برای ثبت نام در سامانه کد فراگیر چیست؟
برای ثبت نام در سامانه کد فراگیر، بایستی اسکن واضح و باکیفیت از صفحه اصلی گذرنامه تان بگیرید و برای ما ارسال کنید. هم چنین اگر به وسیله تلفن همراه خود میخواهید تصویر را ارسال کنید بایستی توجه کنید که کیفیت این تصویر باید بسیار بالا باشد و این که هیچ نوری بر روی صفحه اصلی گذرنامه تابیده نشود و کیفیت تصویر آن بالا باشد.
هم چنین اگر سن اتباع خارجی کم تر از ۱۸ سال است و دارای گذرنامه شخصی نیستند و اسم آنها در گذرنامه پدر یا مادر قید شده، بایستی اطلاعات مربوط به این افراد در گذرنامه برای ما و به صورت واضح ارسال گردد تا بتوانیم نسبت به ثبت نام در سامانه کد فراگیر آنها اقدام کنیم.
هم چنین اتباع خارجی که دارای کارت آمایش هستند، شماره اختصاصی که بر روی این کارت درج شده، حکم همان کد فراگیر را دارد و نیازی به ثبت نام در این سامانه ندارند.
اما هزینه مربوط به ثبت نام در سامانه کد فراگیر که قابل ارائه به موسسات دولتی و خصوصی باشد در حال حاضر و در سال ۱۳۹۸، حدود ۹۵ هزار تومان است که ممکن است این هزینه در ماهها و سالهای آینده افزایش پیدا کند.
اما هزینه ثبت نام برای کد فراگیری که قابل ارائه به سازمان امور مالیاتی کشور که برای واردات و صادرات کالا از آن میتوان استفاده کرد، حدودا ۲۰۰ هزار تومان است.
سامانه کد فراگیر
چگونگی ثبت نام در سامانه کد فراگیر
برای ثبت نام در رابطه با دریافت سامانه کد فراگیر بایستی ابتدا مبلغ مورد نظر را در درگاه بانکی پرداخت کنید، سپس با دریافت کد رهگیری و ثبت اطلاعات خود از جمله اطلاعات گذرنامه ای، ارسال اسکن گذرنامه و هم چنین ثبت شماره موبایل کارهای پیگیری خود را در این راستا انجام دهید.
نکتهای که در این جا از اهمیت زیادی برخوردار است، شمارهای را ثبت کنید که بین المللی نباشد، چون پیامکی حاوی یک کد برای شما ارسال میگردد که بعدا به آن احتیاج دارید و برای اتباع خارجی که در ایران نیستند و میخواهند نسبت به ثبت نام کد فراگیر اقدام کنند، باید بگوییم از شماره بین المللی استفاده نکنند چون کد اختصاصی به این شمارهها پیامک نمیشود و بهتر است از شمارههای دوستان و آشنایان خود در ایران استفاده کنند.
به هر حال برای ثبت نام در سامانه کد فراگیر نیاز به راهنما و مشاور در این زمینه دارید و پیشنهاد میکنیم که جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه و چگونگی دریافت کد فراگیر همین الان با ما تماس بگیرید.
تعداد صفحات : 2